فعاليتها
برگزاری جلسات
9)1390/5/24
محل برگزاری:
بنیاد
حکمت اسلامی صدرا
گزارش جلسه:
در تاريخ بيست وچهارم مرداد ماه سال هزار و سيصد و نود مصادف با نيمه ماه مبارك رمضان بدعوت آيت الله سيد محمد خامنه اي، رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا، اعضاي خانه حكمت در تالار صدرالمتألهين واقع در بنياد حکمت اسلامي صدرا گرد هم آمده و مجلس افطاري برگزار گرديد. بسياري از فيلسوفان, صاحبنظران و استادان فلسفه كشور از جمله آقايان :دکتر علي شريعتمداري، دکتر احمد احمدي، دکتر ابراهيمي ديناني، دکتر يحيي يثربي، دکتر کريم مجتهدي، دکتر احد فرامرز قراملکي در اين محفل حضور بهم رساندند و به گفتگويي صميمانه با رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا پرداختند.
از ساليان پيش تا كنون, يكي از هدفهاي عمده و برجستة تأسيس خانه حكمت و فلسفه اين بوده است كه بزرگان و فيلسوفان بنام و پر آوازه كشور را در جمعي گرم و صميمي گرد هم آورد و زمينه همكاريها و گفتگوهاي علمي ، فلسفي و حمايتهاي معنوي و مادي براي اعضاي خانه حكمت و فلسفه، اعضاي انجمنهاي ملي و بين المللي ملاصدرا و انجمن علمي تاريخ فلسفه را فراهم نمايد.
در اين مجلس معنوي كه در شب ميلاد دومين پيشواي شيعيان، حضرت امام حسن مجتبي(ع) برگزار گرديد اعضاء محترم، علاوه بر بحث دربارة مسئله ها و دغدغه هاي گوناگون در جوامع فلسفي امروز, در باب همايش آيندة «ابن سينا و فيلسوفان اسلامي» كه در مهرماه سال جاري بهمت بنياد صدرا و انجمن علمي تاريخ فلسفه برگزار گرديد و نيز در باب طرح تدوين تاريخ جامع حكمت و فلسفه پيشنهادهايي ارائه نمودند.
8)1389/6/3
محل برگزاری: بنیاد
حکمت اسلامی صدرا
گزارش جلسه:
اين
جلسه با حضور آيتالله سيدمحمد خامنهاي و اساتيد و فضلاي ارجمند از
جمله آقايان دكتر ديناني، دكتر احمدي، دكتر
داوری، دكتر کلباسی، دكتر
آيتاللهي، و .. برگزار شد.
اين
نشست همچون سالهاي گذشته در ماه پرخير و بركت رمضان برگزار گرديد و ضمن
صرف افطاري اساتيد در محيطي دوستانه و آرامبخش به گفتگوي آزاد
پرداختند.
7)1388/6/18
محل برگزاری: بنیاد
حکمت اسلامی صدرا
گزارش جلسه:
در
این جلسه اعضاي «خانه حكمت و فلسفه»، اعم از رؤساي دانشگاههاي مطرح
سراسر كشور، اساتيد برتر فلسفه و برخي چهرههاي سياسي ـ فرهنگي با حضور
آيتالله سيد محمد خامنهاي، با يكديگر ديداري دوستانه داشتند.
در
ابتدا، رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا، ضمن تبريك به مناسبت فرا رسيدن
ماه پر از صفا و رحمت رمضان، فلسفه پايهگذاري «خانه حكمت و فلسفه» را
احياي مقام فلسفه و حكمت نظري و عملي در اجتماع خواند و از اين مهم
بعنوان نياز اصلي برخي کشورها از جمله ايران ياد كرد.
رئيس
«خانه حكمت و فلسفه»، ريشه بداخلاقيها و فساد رايج در بطن جامعه را
رواج بيحكمتيها دانست و براین امر تاکید نمود که این مجمع می تواند
تاثیر بسزایی در رواج تعمق فلسفی در متن جامعه و مسائل مهم کشور
بگذارد. ایشان ضمن تاكيد بر ضرورت پشتيباني دولت از اين مجمع صنفي
متشكل از برترين فيلسوفان كشور، ابراز اميدواري كرد كه با تائيد و
توفيق الهي و همفكري و همكاري اعضاء «خانه حكمت و فلسفه»، بتوان در
مسائل جامعه بينالملل نيز منشاء اثر بود.
در
ادامه اين گردهمايي، دكتر حميدرضا آيتاللهي، دبير «خانه حكمت و فلسفه»
نيز ايجاد مجمعي از اساتيد فلسفه و افرادي را كه دل مشغولي فلسفي
دارند، بنياد تمام انديشه جامعه ما دانست و ضمن تاكيد بر اين مهم،
پيشنهاداتي را بعنوان پايههاي فعاليتهاي خانه حكمت و فلسفه در قالب
مسائل علمي، اجرائي، مالي، رفاهي و بین المللی عنوان كرد.
ـتلاش براي فراگير ساختن تعمق فلسفي در سطوح مختلف مردم كشور
ـتشكيل انجمن علمي و فراگير با عنوان استادان فلسفه ايران با هويت
جمعي و حقوقي در مسائل علمي
ـجذب
دانش پژوهان جوان و هدايت آنها به اشتغال در كليه زمينههاي مورد نياز
كشور
ـ
ايجاد مركزيتي براي جمعآوري نيازهاي دستگاههاي كشور در زمينه فلسفه
ـ
تأثيرگذاري در سياستهاي كلان كشور و حضور مداوم در نظام برنامهريزي در
مسائل اجرائي
ـ
ايجاد ارتباط با مراكز مهم علمي دنيا براي حضور علمي استادان ايراني در
محافل علمي دنيا و كمك به انتشار افكار استادان در نشريات مهم علمي
دنيا مثل
ISI
و ديگر حوزههاي فعاليت
نكته
قابل توجّه اينكه، در اين جلسه كه چند سال از عمر فعاليتهاي فرهنگي و
فلسفي تأثيرگذار آن ميگذرد، نمايندگاني از دولت و مجلس شوراي اسلامي و
دستگاههاي مربوط نيز حضور داشتند و اين فرصت را براي بزرگداشت مقام
فلاسفه كه ارزشمندترين ذخائر كشور هستند، مغتنم شمردند.
عقلاني كردن دين در جامعه و تلاش در جهت دور كردن خرافات از دين و
انديشه انسانها، بررسي صلاحيت معلمان فلسفه مدارس، ارزيابي كتب فلسفه و
ارائه پيشنهاداتي براي برنامههاي آموزشي فلسفه در دانشگاهها، مهمترين
وظيفه فيلسوف و «خانه حكمت و فلسفه» از ديدگاه اساتيد حاضر در جلسه
بود.
6)1387/6/26
محل برگزاری:
بنیاد
حکمت اسلامی صدرا
گزارش جلسه:
در
اين نشست اساتيد بزرگواراز جمله آقايان دكتر داوري، دكتر مجتهدي ،دكتر
ديناني، دكتر علي لاريجاني (رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي) دكتر قراملكي،
دكتر مقصودي، دكتر محقق داماد و ...
حضور
به هم رسانيدند و آيتالله سيدمحمد خامنهاي ضمن خوشامدگويي و تشكر از
تشريففرمايي ايشان ابراز اميدواري نمودند كه اين ديدارها موجب مبادلات
علمي و پايهگذاري همكاريهايي شود چرا كه خانه حكمت اهداف بلندي در
جهت تعالي علم و حمايت عملي از اساتيد و دانشمندان دارد، ايشان با توجه
به حضور رئيس مجلس وقت در ادامه اظهار داشتند: متأسفانه ورزش، رقيب
فرهنگ در كشور شده و بودجههاي فراواني برايش صرف ميشود همانطور كه
ميدانيم هرچيزي بايد منطقي داشته باشد، اينقدر به ورزش حرفهاي بها
دادن و اينقدر بياعتنايي به علوم انساني، (هرچند به زبان ستايش ميشود
ولي در محاسبات هيچ تأثيري ندارد) بسيار تأسفانگيز است. مگر نه اينست
كه دولتهايي كه سازمانهاي جاسوسي عظيم دارند از فلسفه هگل استفاده
ميكنند. عدالت نيست و خيلي بد است كه يك انگشت به اندازه يك دست در
بدن رشد كند، فرهنگ ما مثل يك نخلي است كه در گلداني نگهداري ميشود
نيازهايش بهيچوجه برآورده نميشود.
پس از
بيانات رياست بنياد صدرا اساتيد ارجمند نيز نظرات و انتقادات خود را
ارائه نمودند. از جمله اينكه به تحصيلات اهميت لازم داده نمي شود البته
مقصود، روح تحصيلات است نه مدرك، اگر اين روند ادامه داشته باشد نسل
جوان حالت يأس پيدا ميكند.
ديگر
اينكه همواره فيلسوفان بسيار بزرگ در ايران بودند و هستند اما امروز
كشور ما را در جهان به فلسفه نميشناسند.
آقاي
لاريجاني رئيس مجلس در ادامه گفتگوها بيان كردند كه بنظر من علت اينكه
چهره كشور ما با حكمت و فلسفه معرفي نميشود از دو عامل متأثر است:
1ـ
جنس مراودات ما نقايصي دارد كه ثقل كارها بيشتر به سمت سياست سوق پيدا
كرده است و وجه فلسفي و عرفاني به نحو شايسته ظهور پيدا نكرده است.2ـ
توليد فلسفه مثل زمان ابن سينا و ملاصدرا نيست و اين وجه مهمي است كه
ما چون نسبت به جهان غرب در توليدات فلسفي عقبتريم، اين فاصله ايجاد
شده است، در فلسفه تحليلي يا منطق جديد هم مثل آنها كار نكردهايم.
اما
در مورد تعيين بودجه براي كارهاي فرهنگي تا آنجا كه به مجلس ارتباط
دارد ميتوان با تعريف دقيق پروژههاي فرهنگي از مجلس تخصيص بودجه
گرفت. پروژههايي با موضوعاتي كه جامعه با آن درگير است مثل بحث عدالت
كه در جامعه بسيار مطرح است و براي قانونگذاري برقراري عدالت يك اصل
است اما متأسفانه هنوز دانشمندان ما به تعريف مشتركي از عدالت
نرسيدهاند حكماي ما بايد با استفاده از نصوص اسلامي و تجارب ديگر
كشورها به يك تعريف جامع و كاملي در مورد اين قبيل مفاهيم بنيادي كه
نياز ضروري مجلس و ديگر اركان دولتي است دست يابند و آن را به مراجع
ذيربط منتقل كنند.
يا
مثال ديگر در مورد مسائل تقليدي است كه بايد براي آنها يك فلسفه
قانونگذاري وجود داشته باشد ملاحظه ميفرماييد كه در اين قبيل موضوعات
واقعاً ميطلبد كه دانشمندان روشنگري كنند. در واقع اين سطح، مبناي سطح
سياستگذاريها در كشور است. مثال ديگر تبيين نحوه دخالت حكومت در شئون
خصوصي مردم است كه توسط حكماي ما ميتواند اجرا شود.
ـ
نظر ديگري كه در اين جلسه مطرح شد اين بود كه خوشبختانه ما در فلسفه،
رشد خوبي نسبت به غرب داشتهايم. منتها مسئله ما عدم انتقال مناسب به
خارج از مرزهاست. افراد دانشمندي كه در حيطة فلسفه كار ميكنند امكانات
بسيار كمي در اختيار دارند هم براي پژوهشهاي بيشتر هم براي انعكاس
يافتههايشان به ساير كشورها.
مطلب
ديگري كه بايد به آن اشاره كرد اينست كه ما در زمان هخامنشيان اولين
مانيفيست اخلاقي را مشاهده ميكنيم اما اكنون متأسفانه از كشورهاي
صنعتي، بسيار عقبتريم، رشتههاي بسيار زيادي در زمينه اخلاق حرفهاي
به طور تخصصي در دانشگاههاي كشورهاي غربي موجود است اما در كشور ما حتي
2 واحد درسي، اخلاق حرفهاي در هيچ رشتهاي وجود ندارد. بعنوان مثال
مامعاملات بورس داريم ولي هيچ كتابي در اخلاق معاملات بورس نداريم. من
تقاضا ميكنم از استادان و دولتمردان كه دست به دست هم داده و اخلاق
حرفهاي را جدي بگيريم، در حقيقت كشور ما از بحران اخلاقي رنج ميبرد،
شئون اخلاقي يك قاضي، يك وكيل، يك مدرس دانشگاه، يك دانشجو، يك وزير،
يك رئيسجمهور، يك نماينده مجلس، يك كشاورز، يك مهندس مكانيك، يك كارگر
كارخانه و .... چيست؟
در
پايان پيشنهاد مي شود به اساتيدي كه بازنشسته شدهاند خدمات پژوهشي
ارائه شود آنها يقيناً ميتوانند توليد علم كنند. آيا وقتش نرسيده كه
دانشگاهها به وظايف اخلاقيشان در قبال اساتيد و جامعه عمل كنند؟ تا
كي سازمانهاي ما اخلاقي نباشند ولي مطالبات اخلاقي از اعضاء خود داشته
باشند؟ و در قبال اين امكانات، اخلاق حكم ميكند كه اعضاء يك سازمان،
نهاد يا دانشگاه، حداكثر توان و تلاش خود را انجام دهند.
5)1386/7/4
محل برگزاری: بنیاد
حکمت اسلامی صدرا
گزارش جلسه:
اين
جلسه با حضور آيتالله سيدمحمد خامنهاي و اساتيد و فضلاي ارجمند از
جمله آقايان دكتر ديناني، دكتر احمدي، دكتر يثربي، دكتر قراملكي، دكتر
آيتاللهي، دكتر اعواني و .. برگزار شد.
اين
نشست همچون سالهاي گذشته در ماه پرخير و بركت رمضان برگزار گرديد و ضمن
صرف افطاري اساتيد در محيطي دوستانه و آرامبخش به گفتگوي آزاد
پرداختند.
4)1385/10/27
محل برگزاری:
بنیاد
حکمت اسلامی صدرا
گزارش جلسه:
اين
جلسه با حضور آيتالله سيدمحمد خامنهاي و اساتيد ارجمندي از جمله
آقايان دكتر گلشني، دكتر طاهري، دكتر كلباسي، دكتر قراملكي، دكتر
آيتاللهي و ... برگزار شد.
در
اين نشست مباحث اجتماعي و علمي بسياري مطرح گرديد كه اهم آن بقرار زير
است:
ـ
تأكيد بر سخنراني اخير مقام معظم رهبري مبني بر نوآوري در حوزه علوم
نظري
ـاينكه در علوم نظري يا تجربي حاشيه بر علم جهان نزنيم و پرهيز از
اينكه ناخواسته خصوصاً در حيطة علوم تجربي گاهي با بودجه كشور به
كارهايي بپردازيم كه از نتايج آن بيگانگان سود ببرند نه خودمان.
ـ
دوري از مدگرايي كه در حوزه علوم مختلف رو به گسترش است به عنوان مثال
مدتي است كه به نانو تكنولوژي بهاي زيادي داده ميشود و هر كه بخواهد
در اين حوزه كار كند براحتي بودجه ميگيرد و متأسفانه گاهي تحقيقات
لازم از طرف دولت به عمل نميآيد كه آيا اين بودجه بدرستي استفاده شده
است يا خير.
ـ قرن
بيستم قرن فيزيك بود و قرن كنوني قرن زيستشناسي است و توسعه علوم
زيستي نميتواند كانوني براي پيوند علوم با يكديگر باشد زيرا در
زيستشناسي كلنگري وجود ندارد ولي در فيزيك يك نوع كل نگري وجود دارد
كه البته لازم به تذكر است كه در قرن بيستم فيزيك هم همين نقيصه را
داشت و چون در حل مسائل به بنبستهايي برخورد كرد از خود تواضع نشان
داد.
ـاگر
بخواهيم تحول اساسي در علوم نظري ايجاد كنيم بايد در اين حوزه انقلابي
برپا شود و از جمله كارهايي كه بايد هرچه سريعتر صورت گيرد اينست كه
لزوم ارائه مقاله توسط اساتيد در زمان مشخص جداً ملغي شود و اينكه تعدد
مقالات بدون بررسي دقيق كيفيات آنها امتياز، محسوب نشود، اگر اجازه
دهيم افراد، تحقيقات خوبي انجام دهند ولو اينكه 5 سال ديگر نتيجه دهد
ميتوان به رشد علوم اميدوار بود. معضل ديگري كه وجود دارد اجباري است
كه از طرف دانشگاه براي پذيرش مقالات دانشجويان در
ISI
اعمال ميشود و دانشجوي ما تمام سعي و تلاشش اينست كه پاياننامهاي
هرچند با مسائل راحتتر ارائه دهد ولي پايان نامهاش را به گونهاي
بنويسد كه بتواند از آن مقاله مورد قبولي براي
ISI
تهيه
كند و ديگر رغبت و شوقي براي مسائل اساسي حل نشده باقي نميماند.
بايد
در ارائه مقالات و امتياز دادن به آنها به پيام رهبري توجه بيشتري
كنند، كه اين مقاله چقدر از مسائل و مشكلات موجود ما را حل نموده است.
ما از نظر تعداد مقالات با چين برابريم اما آنها كارهاي بسيار قوي
انجام ميدهند كه حتي خيلي از مقالاتشان به صورت محرمانه و دور از
دسترس ديگران است.
ـ
شايد بتوان علت وجود خمودگي در حوزه علوم انساني را به دو عامل اساسي
ربط داد:
1ـ
عدم توانمندي افرادي كه وارد اين حوزه ميشوند.
2ـ
وجود اشتغالهاي غيرعلمي در خارج از دانشگاهها
و اين
امر كه افراد كم استعدادتر وارد حوزه علوم انساني ميشوند خود به مسأله
مبناييتري مربوط ميشود و آن اينست كه علوم انساني در كشور ما مشوقي
ندارد و دولتمردان بهايي براي آن قائل نيستند در حاليكه در برخي كشورها
صندليهاي رشتههاي مهندسي گاهي پر نميشوند و رقابت بالا در علوم
انساني برپاست.
عدم
مديريت صحيح از ديگر مشكلات اين حوزه است چرا كه مديران تصميم گيرنده
اغلب در حوزه علوم ديگري متخصصاند و اطلاع كافي براي تدوين
آئيننامههاي مربوط به حوزه علوم انساني ندارند.
اگر
بتوانيم علوم نظري خصوصاً فلسفه و منطق را در كتابهايي با حجمهاي كوچك
و به زبان ساده در دسترس كودكان و نوجوانان قرار دهيم شايد در ايجاد
علاقه و انگيزه به رشتههاي علوم انساني كمك موثري باشد. البته اين كار
مستلزم تسلط به زبان، ذوق مخاطبشناسي و تبحر در رواننويسي است. در
خيلي از كشورهاي پيشرفته دنيا چنين كارهايي تجربه شده است حتي به تازگي
رواج پيدا كرده كه همه دانشمندان در علوم مختلف برداشتهايشان را بصورت
نيمه فلسفي بنويسند. در ايران قديم نيز نمونههايي از سادهنويسي
ميتوان يافت. يكي از حاكمان دوره صفويه بنام جابر انصاري كتاب
تحفةالسلاطين در منطق را به زبان فارسي ساده به نگارش درآورده است.
ـ
مبحث ديگري كه در اين جلسه مطرح شد اين بود كه آيا ميتوان آيات آسماني
قرآن كريم را بررسي كرد و از آيات به يك نظرية جديد علمي دست يافت و
مسئلهاي را در علم حل نمود؟
البته
لازم به تذكر است كه اين سخن با نظري كه عدهاي براي تطبيق دين با علم
دارند كاملاً متفاوت است زيرا مسائل علمي نسبي است و هيچوقت نبايد آنها
را با دين تطبيق داد. چون با عوض شدن نظريات علمي و باطل شدن آنها
تكليف آيات قرآن چه ميشود؟ اما ما ميگوئيم معاني قرآن بيش از اينهاست
كه در ظاهر است و اگر كسي بگويد قرآن معنايش همين است كه من فهميدم،
صحيح نيست شايد يك عالم يا يك فيزيكدان، با دقت در آيات قرآني بتواند
مسئله گنگي را در عالم حل نمايد.
ـ
فيزيك در سالهاي اخير بسيار تحول پيدا كرده است. انيشتين هم گفته بود
كه فيزيك هرچه پيش ميرود مجردتر ميشود؛ در سطوح ظاهري با ماده سروكار
دارد اما در سطح بنيادي با مسائل بسيار انتزاعي. وي اين تئوري را مطرح
كرده بود كه الكترون شعور دارد و آزمايشي انجام داد تا نشان دهد كه
بعضي اوقات الكترونها ميتوانند روي الكترونهاي ديگر اثر بگذارند بدون
اينكه قابل محاسبه باشند. در حال حاضر نيز حداقل دو فيزيكدان در جهان
كتابي بنام «كُل جهان هوشيار است» نوشتهاند كه اگر به زبان ساده ترجمه
شود براي عموم قابل استفاده خواهد بود.
ـ
مسئله تعدد عوالم از مباحث ديگري بود كه در اين جلسه مورد بحث قرار
گرفت كه 14 قرن پيش امام صادق عليهالسلام اين مسئله را مطرح كرده و
مرحوم مطهري نيز در سال 1354 تعدد عوالم را با قدم فيض مطرح ميكنند و
به صراحت از فيزيكدانان ميپرسند كه چرا براي عوالم، تعددي قائل
نيستند. عجيب اينكه امروزه فيزيكدانان به اين مسئله پيبردهاند. حتي
سماواتي كه در قرآن آمده يا عقول عشرهاي كه ارسطو گفته اينها سابقهاي
پيش از اينها دارد كه دوستان ما در تاريخ فلسفه اين سوابق را به ياري
خدا بيرون ميآورند. در وادها و اديان هندويي و بودايي هم حقايقي نهفته
است كه واقعاً بسيار شگفتآور است مثل طبسوزني، طب جالينوس و حتي
جراحيهاي مغز و چشم و از همه اينها ميتوان به اين امر پيبرد كه قدما
حرفهاي محكمي زدهاند هرچند به دليل طول زمان بسياري از آنها نابود شده
يا در هالهاي از ابهام قرار گرفته است.
ـ از
شواهد امر آشكار است عمقي كه علماي قديم داشتند اكثريت علماي امروزي
ندارند. در حاليكه اطلاعات ما بسيار بيشتر از آنهاست، واقعيت اين است
كه بشر امروزي به خاطر وجود ابزار پيشرفته، بسيار رشد كرده است اما در
عين حال بسيار شتابزده عمل ميكند. عصر كنوني عصر جمعآوري اطلاعات است
نه تحليل دقيق اطلاعات زيرا دانشمندان دائماً نظريات خود را عوض
ميكنند و همين امر موجب كمرنگ شدن اعتماد به آنان ميشود به عنوان
مثال يك فيزيكدان قصد داشت كه زمان را به زمان موهوم تبديل كند تا
بتواند نقش خدا را منكر شود اما مدتي بعد بسوي زمان واقعي رو آورد.
فيزيكدان ديگري قصد داشت با روابط رياضي اثبات كند كه جهان، فاقد
ابتداي زماني است و در نتيجه وجود خدا را انكار كند اما عدهاي از
فيزيكدانان در اعتراض به اين استدلال، پاسخ دادند؛ ممكن است جهان
ابتداي زماني نداشته باشد ولي از اين مطلب نميتوان نتيجه گرفت كه جهان
خالقي ندارد كه اين حرف با مسئله حدوث ذاتي و زماني كه در فلسفه ما
مطرح است منطبق است.
البته
نبايد دانشمنداني را كه در اين عصر بسيار عميقاند و براي نظريه دادن
هرگز شتاب نميكنند، از نظر دور داشت.
ممكن
است به اين حرفها اعتراض شود چون قدما ابزاري براي ارزيابي نظرياتشان
نداشتند نظرياتشان از ثبات بيشتري برخوردار بود و تا ساليان سال دست
نخورده باقي ميماند. اما امروزه با ابزارهاي مختلفي كه در دست
دانشمندان است نظريهها مرتباً مورد ارزيابي قرار ميگيرد.
ليكن
اين عدم ثبات يا در نتيجه سطحي شدن نظريات است، به عنوان مثال قدما
عقول عشره را وضع كردند تا سيستمي بسازند براي حل مسئله ربط حادث به
قديم، (علماي امروزي هم آمدهاند يك فضاي 11 بعدي را مطرح كردهاند كه
ما 7 بُعد آن را نميتوانيم ببينيم اينجا فقط يك تفاوت ميتوان مشاهده
كرد و آن اينكه حرفهاي امروزي عمق ندارد) يا شايد عدم ثبات در علوم
امروزي به دليل فقدان تفكر فلسفي است، اكنون گرايشها بسوي مسائل
كاربردي است و در مسائل بنيادي غفلت ديده ميشود مثلاً براي يك
روانشناس اصل، درمان است يا در مورد دانش سلامت، هزاران راهكار
دادهاند اما در مورد اينكه سلامت چيست بحثي نميكنند. قدما حوصله
بررسي مسائل اساسي و بنيادي را داشتند.
از
ديگر معضلات علوم امروزي اينست كه تئوريهاي قطعي ميدهند كه اينست و جز
اين نيست، بايد هميشه راه را براي تغيير نظريه باز گذاشت.
البته
ناگفته نماند كه علماي قديم هم اشكالاتي داشتند از جمله اينكه به دليل
احترام فراواني كه براي اساتيد گذشته خود قائل بودند در ارائه نظريات
جديد و مخالفت با اساتيد خود جسارت به خرج نميداد ند. اما هرجا
مخالفتي مشاهده مي كنيم يك گام بلندي در علوم برداشته شده است.
3)1384/7/20
محل برگزاری:
بنیاد
حکمت اسلامی صدرا
گزارش جلسه:
این
جلسه خانه حكمت و فلسفه با حضور آيتالله سيدمحمد خامنهاي و پيشكسوتان
عرصه دانشگاهها همچون آقايان دكتر يثربي، دكتر مجتهدي، دكتر
شريعتمداري، دكتر بهشتي، دكتر احمدي، دكتر گلشني، دكتر قراملكي، دكتر
ايلخاني، دكتر كلباسي و چندين تن ديگر برگزار گردید.
در
آغاز، آيتالله خامنهاي بر ضرورت اين گردهماييها و كوتاه شدن فواصل
آن بسيار تكيه نمودند و يادآور شدند كه هدف اين مجمع برنامهريزي در
جهت پيشبرد فلسفه و ارزش نهادن جامعه براي فلسفه است و اينكه ثابت كنيم
فلسفه در حد ذهن و انديشه باقي نميماند و به تمام اعمال و رفتار انسان
سرايت ميكند و فلسفه صرف، سعادت به همراه ندارد. شاهد مثال آن كه
بسياري از فلاسفه غرب صهيونيست هستند و شاخهاي از فلسفه، بنام فلسفه
اخلاق توسط يهوديها طراحي شده است (انسانهاي ضد اخلاقي كه متولي اخلاق
جهان شدهاند) و اين امر، بسيار دردناك است. در حقيقت اين وظيفه خانه
حكمت و فلسفه است كه بررسي كند در جهان فلاسفه چه ميگذرد و فلاسفه
اسلامي در كجا قرار دارند و چگونه بايد عمل كنند. بايد دغدغه اينرا
داشت كه چرا كتابهاي فلسفه غرب كه گاه با هدف انحراف جوانان، ترجمه شده
است با استقبال فراواني روبروست. وظيفه ما چيست و چه بايد كرد؟ بايد به
طريقي به جوانان نشان داد كه فلسفه اگر همراه عمل صالح نباشد و انديشه
را درست تقويت نكند موجب شقاوت است نه سعادت.
در
ادامه اين نشست صميمانه، بيانات مهمي توسط دانشمندان حوزه فلسفه ايراد
گرديد كه اهم آن از قرار زير است:
ـمساله مهمي كه مطرح است مساله توليد علم است و توليد علم، مستلزم
تربيت متخصص واقعي است اين امر نيز به نوبه خود مستلزم تجديد نظر واقعي
در برنامهها و كتب دانشگاهي است.
ـ
بررسي و ارزيابي وضع موجود و شناسايي نقاط ضعف و قوت
ـ
همكاري صميمانه و پيگير اساتيد و فضلا براي تهيه خبرنامهاي علمي
ـ
نبودن جديت در كارها و پرداختن به نظريهپردازي صرف از موانع مهم
پيشرفت در تمامي حوزههاي علوم است. بايد به طور جدي با برگزاري جلسات
بسيار به شناسايي مشكلات پرداخت و روشمند، دلسوزانه و تعريف شده حركت
نمود تا بتوان به نتايج مطلوب دست يافت و آن را به متولي امر مربوطه
ارجاع داده و پيگيري مجدانه نمود.
ـ
نظارت شوراي انقلاب فرهنگي بر بخش فلسفه جهت ارزيابي واقعي كتب،
مقالات و پاياننامههاي فلسفي
ـ
ايستايي فلسفه به منزله مرگ فلسفه است. بايد با ارائه روشهاي نوين در
تدريس، فلسفه را از ايستايي رهانيد؛ بايد مسائل جديد را با روشهاي
نوين حل و فصل كرد و انديشههاي جديدي كه محور آنها بر محور انديشههاي
فلسفه اسلامي، استوار است ارائه داد تا راهگشاي جامعه امروزي باشد.
ـ
زمانيكه فكر، تعالي پيدا كند حتي در لابلاي افكار گذشتگان، كه برخي آن
را خرافات ميپندارند، ميتوان مطالب بسيار عميق، ظريف و دقيقي يافت كه
به درد همين جامعه امروزي بخورد، با شعار دادن و اصلاحات صوري و اداري
نميتوان كاري انجام داد، همه فلاسفه در جهان، انسان را به تأمل دعوت
كردهاند تا سطحي نباشيم ما بايد اول خودمان در افكار و عقايدمان تأمل
كنيم سپس ديگران را به تأمل دعوت نمائيم.
ـفلسفه نسبت به سالهاي اخير از غربت محض نجات پيدا كرده است اما هنوز
شرايط ايدهآلي ندارد و در حوزهها و دانشگاهها به بهانههاي مختلف
عدهاي شديداً فلسفه را ميكوبند؛ گاه به بهانه ضد دين بودن گاهي به
بهانه خرافهاي بودن. فلسفه مظلوم است و فلسفه اسلامي از آن مظلومتر،
ما بايد كلام شيخالرئيس را بسيار جدي بگيريم كه براي تربيت افراد
فيلسوف دو ملاك و معيار را در نظر داشته باشيم: 1ـ استعداد درخشان 2ـ
تقوا و پايههاي اعتقادي محكم. ما نبايد فلسفه اسلامي را در راهگشايي
مسائل موجود در جامعه دست كم بگيريم، مگر مرحوم علامه طباطبايي با همين
فلسفه به جنگ ماركسيست نرفت؟ مگر مرحوم شهيد مطهري با همين فلسفه به
جنگ افكار منحرف غربي نرفت؟
ـ يكي
از كارهاي مهمي كه حوزه فلسفه در ايران براي اولين بار موفق به انجام
آن شده بنيانگذاري اخلاق حرفهاي در دانشگاه الهيات تهران است و نشانگر
اين مطلب است كه فيلسوفان ميتوانند گامهاي مهم و مؤثري در پيشرفت همه
علوم بردارند.
ـبا
وضعيت موجود فلسفه، بايد مواجهه فلسفي نمود يعني با تفكر فلسفي به حل
اين وضعيت نامطلوب پرداخت.
ـ بين
مشكل و مساله بايد تفاوت قائل شد. مشكل، مركب است از تعداد زيادي مسائل
محتمل كه همه ميدانيم جمع همه اين مسائل مغالطهآور است پس بايد اينها
دقيقاً تفكيك شود و بايد براي هر مسالهاي گروهي را دعوت كنيم به بحث و
بررسي و تحقيق و در صورت امكان با برگزاري يك سمينار از تمام اساتيد،
دعوت به شركت در اين امر مهم نمود كه به تشخيص مساله وضعيت موجود فلسفه
ايران رخنهها، الزامها و آسيبها، بپردازند و جواب را در سمينار ديگري
با فاصله زماني براي برنامهريزي و درمان، باقي گذارد.
ـ
براي تشويق و ترغيب اساتيد و فيلسوفان معاصر ايران كه كارهايي ارزنده و
نو انجام ميدهند يك جايزه با نام خانه فلسفه يا جايزه ملاصدرا تعيين
شود و آثار ايشان توسط يك هيئت علمي بررسي شود. متأسفانه در دانشگاههاي
ما شاخص تشويق، توسط گروههاي فني نوشته شده است مثلاً تصحيح يك كتاب با
مقدمهاي علمي، سختتر از تأليف كتاب است اما امتياز تصحيح 10 و امتياز
تأليف 20 تعيين شده است يا به اساتيدي كه كتابهايشان در خارج از ايران
ترجمه شده است هيچ امتيازي تعلق نميگيرد.
ـ در
برخي از حوزهها حلقههاي تدريس فلسفه تعطيل شده است، و اين امر جاي
سوال از مسئولين را باقي ميگذارد.
2)1384/2/20
محل برگزاری:
بنیاد
حکمت اسلامی صدرا
گزارش جلسه:
این
جلسه با حضور آيتالله سيدمحمد خامنهاي و اساتید برجستهاي چون
آقايان دكتر شريعتمداري، دكتر ديناني، دكتر محقق داماد و چند تن ديگر
برگزار شد. در اين نشست دوستانه مباحثي ميان فضلا و دانشمندان طرح شد
از جمله اينكه براي ارتقاء علمي دانشگاهها ميبايد محيط انتقاد علمي
فراهم باشد تا مسائلي كه مانع توليد علم است مشخص و براي آن راهحل
ارائه شود.
از
دیگر نكات مطرح شده آنكه يكي از گامهاي بزرگي كه شوراي عالي انقلاب
فرهنگي بايد بردارد تأمين آسايش خاطر اساتيد است تا ايشان مجبور نباشند
فعاليتهاي خود را به جهت تأمين اقتصادي بالا برده و از كيفيت نظارت
آنان بر پاياننامهها و همينطور تدريس ايشان كاسته شود.
مطلب
ديگر آنكه يكي از علل ركود كشور آن است كه موسسات و دانشگاههاي بسياري
با هدف تربيت تكنسين (مدرك فوقديپلم) ايجاد شده است اما متأسفانه پس
از مدتي همه آنها هدف ديگري را در پيش گرفتهاند مانند دانشگاه
اميركبير، علم و صنعت و دانشگاه جامع علم و تكنولوژي، به گفته يكي از
اساتيد باید موانعی را كه نميگذارند اين دانشگاهها به اهداف والاي خود
دست پيدا كنند و آنها را از مسير خود منحرف ميسازند، از میان برداشت.
چرا كه مگر يك كشور به چه تعداد مهندس و دكتر نيازمند است؟ آيا جز اين
است كه پيشرفت آلمان مديون تربيت گروه كثيري از تكنسينهاست.
اگر
مردم تشويق شوند كه در گوشه و كنار، خودشان دانشكدههاي كوچكي تأسيس
كنند و فوقديپلم حرفهاي و كارآمد تربيت نمايند مشكل ركود جامعه ما حل
خواهد شد، به تبع آن خدمات، زياد ميشود و قيمت خدمات نيز پايين خواهد
آمد.
1)1383/7/30
محل برگزاری:
بنیاد حکمت اسلامی صدرا
گزارش جلسه:
اولين
جلسه
خانه
حکمت و فلسفه با حضور آيتالله سيد محمدخامنهاي و اساتيدي برجسته
مانند
دكتر غلامعلي حداد عادل (رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي)، دكتر داوري
اردكاني،
دكتر
كريم مجتهدي، دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني، دكتر غلامرضا اعواني و
ديگر
دانشمندان حوزه فلسفه برگزار
شد.
اين
جلسه
با
بيانات رياست مجمع در خصوص لزوم و ضرورت ايجاد چنين تشكلهايي در جامعه
آغاز
گرديد، ايشان متذكر شدند با توجه به اينكه در سياستگذاريهاي كلان كشور
سهم فرهنگ و
فلسفه
بسيار اندك است بر آن شديم تا با تكيه بر ظرفتيهاي موجود در دانشگاهها
و
انجمنهاي علمي كشور به چارهجويي اين مشكل بپردازيم و در گامهاي بعدي
به ارائه خط
مشي و
راهكار در اين زمينه نائل آييم.
در
ادامه
اساتيد و دانشمندان مدعو ضمن تأئيد و استقبال از چنين جلساتي نظرات خود
را در
اينباره مطرح نمودند كه اهم آنها از اين قرار است:
1ـ
فلسفه
بايد
در همه امور حتي در سياست پيشگام و طلايهدار باشد.
2ـ
جهت
بالابردن تعامل فلسفه با ديگر رشتهها مانند فيزيك، صنعت، علوم پزشكي و
... ناچار
از
بسترسازي مناسبي در اين زمينه هستيم. اين امر بوسيله برگزاري همايشها و
سمينارهاي هدفمند و مشترك ميان فلسفه و ديگر رشتهها ميسر خواهد شد. در
اينصورت
دستاوردهاي اين همايشها ميتواند به حل معضلات و مسائل فرهنگي منجرگردد
كه اين خود
نيز
ميتواند جايگاه و شأن فلسفه را در جامعه روشن نمايد.
3ـ
براي
ارتقاء سطح فلسفي جامعه ميبايست سياستگذاريهاي آموزش عالي كشور تغيير
داده شود
بدين
صورت كه رشته فلسفه با ديگر رشتهها (مثل فيزيك، صنعت و تكنولوژي)
تلفيق شود
تا
فارغالتحصيلان آن با داشتن تفكر منطقي وارد اين حوزهها شده و بدين
ترتيب موجب
پيشرفت همهجانبه جامعه گردند.
4ـ
بايد
درباره جذب دانشجويان فلسفه تدابيري انديشيد چرا كه در حال حاضر گاهی
دانشجويان
متوسط
يا ضعيف وارد اين عرصه ميشوند كه مسلماً اين امر در كاهش
سطح
علمي اين رشته بيتأثير نخواهد بود.
5ـ
حكيم و
فيلسوف اگر بطريقي با حمايت مالي از دغدغه تأمين مخارج سنگين زندگي،
دور باشد، تلاش
فكري
او اوج بيشتري خواهد گرفت.
6ـ
تاكنون
مراكز
فلسفي متعددي در كشور بنا شده است، اما اولين بار است كه مجمعي با
انگيزه
برقراري وحدت و انسجام ميان همه اين مراكز تشكيل گرديده
است.
جا
دارد كه
اساتيد اين رشته جايگاه اين مجمع را درك كنند و در راه توفيق آن گام
بردارند.
|